تنگه رغز داراب فارس، عروس درههای ایران + فیلم
تاریخ انتشار: ۳ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۸۲۹۷۷
به گزارش خبرنگار ایرنا، عروس تنگههای ایران، جایی است که آب و سنگ جلوههای زیبای معماری طبیعت را ایجاد کرده، صدای دلنشین آبشارها که برخی از آنها تا ۶۵ متر ارتفاع دارد و وجود ماهیهای قزل آلا به این تنگه در سالی که باران نعمت الهی فارس را فرا گرفته جلوه خاصی داده است.
آبی که در این تنگه جریان دارد از چشمهای در دل جنگل سرازیر می شود که مسافت آن پنج کیلومتر است و در مسیر تنگه رجزچندین حوضچه طبیعی زیبا به عمق ۶ تا ۲۰ متر همراه با آبشارها و آبگیرهای کوچک و بزرگ وجود دارد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
چرا تنگه رغز؟ در کجا واقع است
مدیرکل اسبق ورزش و جوانان استان فارس که اهل شهرستان داراب است، پنجشنبه سوم فروردین ماه در گفت وگو با خبرنگار ایرنا اعلام کرد: رغز در لغت بهمعنای راه لغزنده و بکر است که مردمان محلی به آن تنگ رودخیز هم میگویند که با آبی زلال در۲۰ کیلومتری غرب داراب و در شمال روستای حسن آباد این منطقه قرار دارد.
سید غلامرضا کمانه ادامه داد: در این منطقه حدود هفت حوضچه آبگیر دارد که هر حوضچه یک آبشار بسیار زیبا در دل خود جای داده و اطراف هر حوضچه هم گیاهان زیبا و دارویی رویش کرده است.
وی اضافه کرد: از این هفت حوضچه، سه حوضچه آن کاملا سنگی است که درون کوه به صورت طبیعی و توسط آب به وجود آمده وآب حوضچه ها بسیارشفاف و تمیز است و دمای تنگه رغز نسبت به روستاهای اطراف آن حدود پنج درجه سانتی گراد خنک تر است.
داشتن تجهیزات کافی برای رفتن به تنگه رغزتجهیزات کافی
کمانه گفت: با توجه به صعب العبور بودن مسیر، توصیه می شود گردشگران با تجهیزات کافی سفر و از افراد آشنا و بومی به عنوان راهنما استفاده کنند و بهترین زمان برای دیدن این منطقه زیبا و طبیعی فصل بهار و تابستان است.
آبشارهای تنگه رغز
به گزارش ایرنا، در این تنگه آبشارهایی با نام نگین، بوم، مسعود، گلاب، فتح ، حکمت، کبوتر، جام، فراز، آذرخش، یادگار و وداع وجود دارد که ارتفاع برخی از آن ها از چهار متر تا ۶۵ متر می رسد.
شهرستان داراب در فاصله ۲۲۵ کیلومتری شرق شیراز در استان فارس قرار دارد.
آبشارهای تنگه رغز استانها فارس ۰ نفر حمیدرضا خلیقی برچسبها جاذبه توریستی ایرنا داراب شیراز فارسمنبع: ایرنا
کلیدواژه: جاذبه توریستی ایرنا داراب شیراز فارس جاذبه توریستی ایرنا داراب شیراز فارس
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.irna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایرنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۸۲۹۷۷ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
عروس بزرگ امام چرا همسرش را «داداش» صدا میزد؟
عروس ارشد امام در خاطراتی از همسرش شهید آیت الله مصطفی خمینی گفته بود: آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.
به گزارش عصر ایران، صبح روز ششم اردیبهشت ۱۴۰۳، خبر فوت معصومه حائری یزدی همسر آیتالله سید مصطفی خمینی، دختر آیتالله شیخ مرتضی حایری یزدی و عروس ارشد امام (ره) منتشر شد.
از نکات شگفتآور زندگی خانم حایری این که به رغم آن که عروس ارشد امام خمینی و منتسب به یک خاندان بزرگ و مشهور روحانی دیگر هم بود زندگی بسیار عادی و گاه توام با سختی و رنج داشته است.
او شیفته سید مصطفی خمینی بود و خاطرات هجران او را با اشک بیان میکرد و همچون اعضای خانواده امام که آقا مصطفی را «داداش» خطاب میکردند او هم عادت کرده بود همسرش را این گونه خطاب و حتی بعد از فقدان چنین یاد کند.
او در خاطرهای دیگر که جماران منتشر کرده، درباره همسرش گفته بود؛ «آقا مصطفی مثل بقیه آخوندها و روحانیون نبود و خیلی مدرن و امروزی بود و مثل برخی از روحانیون در خیلی از مسائل و موضوعات از جمله حجاب، سختگیری نمیکرد و به من نمیگفت این جوری رو بگیر و یا آنگونه که در میان زنان نجف، بهخصوص زنهای روحانیون متداول و متعارف بود، از من نمیخواست مثل آنها پوشیه بزنم؛ ولی دیگران در این زمینه سختگیری میکردند و اگر بدون پوشیه بیرون میآمدیم، به امام خبر و گزارش میدادند.
یادم هست یک روز که پوشیهام را روی صورتم نینداخته بودم، یک روحانی دنبالم آمد و گفت پوشیهات را روی صورتت بینداز، اما من اعتنا نکردم و به راهم ادامه دادم، ولی او دست بردار نبود و تا درب منزل مرا تعقیب کرد و به دنبالم آمد و خانه را شناسایی کرد و بعداً قضیه را به حاج آقا مصطفی گفت، اما حاج آقا مصطفی که اصلاً به این چیزها اعتقاد نداشت، به جای این که دل به دل او بدهد، چند تا بد و بیراه به او گفت. آقا مصطفی اصلاً از وضعیت نجف راضی نبود و میگفت اگر به خاطر امام نبود، در اینجا نمیماندم و به ایران برمیگشتم؛ البته جدا از وضعیت امام، خود ایشان هم اگر به ایران میآمد دستگیر میشد.»